فقط جایی برای نوشتن.

ساخت وبلاگ

امکانات وب

یعنی واقعا من نیومدم اینجا ثبت کنم که ما داریم جا به جا میشیم؟؟ 

ممکنه؟؟ 

ببینااااا .

میگم از دیگ زندگی بدم میاد اینه . 

البت آفت دومشم اینستاست!! چون اونجا گفتم داریم جابه جا میشیم!!

 

 

فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 250 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56

یادمه تو روز های قبل عقد که باهم صحبت میکردیم بهم گفت بدون اغراق میگم من ازون مردهایی نیستم که بگم اگه کمک زنم بکنم بهم پیگن زن ذلیل! و هیچ وقت هم نمیذارم کسی تو زندگیمون دخالت کنه . زندگی ما مال خودم فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 258 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56

میدونی مامانی؟ جدیدن تصمیم گرفتم یه وقتایی بنویسم برات ، نمیدونم کی قراره اینا رو بخونی اما دلم میخواد از حال و هوای این روزهای من و بابایی خبر داشته باشی .اصلا شاید همین الان که تو آسمونایی حرفامو بش فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 265 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56

وسط این همه سر شلوغی ِ این روزها ، عجیب دلم هوای روزهای شیرین دوران عقد رو داره . البته فقط روزهای شیرینش رو!! نه روزهایی که بخاطر دلتنگی و یا سوتفاهم هایی که ناشی از عدم شناخت بود با گریه سپری میشد.ی فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 257 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56

نی نی مادر ، خیلی وقته ننوشتم برات و کاش بدونی که هر وقت بهت فکر میکنم چقدر دلم ضعف میره برای بغل کردنت و بوسیدنت . خب من خیلی وقتا بهت فکر میکنم ، حتی چند شب پیش تو ذهنم نقشه میکشیدم که اگه روزی که ت فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 258 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56

عشق مامان ، دیشب دوباره بابات گفت که اذر سال 99 تو رو به دنیا بیاریم .
باز هم احساس ذوق و احساس ترس عظیمی با هم قاتی شد و ریخت تو دلم حتی بهش گفتم :ولمون کن تو رو خدا زوده هنوز.
بابات گفت : اگه بچه میخوای ترس زایمانشم هست دیگه.
میدونی عشق مامان؟ حتی الانم که دارم برات تعریف میکنم گریه م گرفته .
دلم گرفته ، از یه طرف بی صبرانه منتظرم که بیای پیشمون و از طرفی بطور عجیبی میترسم.

فقط جایی برای نوشتن....
ما را در سایت فقط جایی برای نوشتن. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : fso1996o بازدید : 268 تاريخ : شنبه 2 آذر 1398 ساعت: 11:56